بدون شرح ( مربوط به آتش سوزی مدرسه روستایی)
هیچ کس فکر نکرد
که در آبادی ویران شده دیگر نان نیست
و همه مردم شهر،بانگ برداشته اند
که چرا سیمان نیست
وکسی فکر نکرد،که چرا ایمان نیست
و زمانی شده است که به غیر از انسان
هیچ چیز ارزان نیست
* حمید مصدق*
که در آبادی ویران شده دیگر نان نیست
و همه مردم شهر،بانگ برداشته اند
که چرا سیمان نیست
وکسی فکر نکرد،که چرا ایمان نیست
و زمانی شده است که به غیر از انسان
هیچ چیز ارزان نیست
* حمید مصدق*

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و یکم آذر ۱۳۹۱ ساعت 22:51 توسط محمدرضا عزیزی
|
چه رفته است که امشب سحر نمیآید